
برای معلومات بیشتر لطفا با ما در تماس شوید
0776212007
info@nasimradio.com
هفتمین نشست سلسلهوار عصر گفتگو که به روز پنج شنبه، سیام ماه ثور برگزار شد، سخنرانان روی «نسل کشی پایدار هزارهها» در افغانستان بحث کردند.
عبدالرئوف شایان، نمایندهی دفتر ساحوی کمیسیون مستقل حقوق بشر در بامیان، به بازشماری برخی از مواردی پرداخت که حملات تروریستی و هدفمند، از 2015 تا کنون، جامعهی هزاره را هدف قرار داده است. بر اساس بررسی این موارد، آن چه آشکارا به دست میآید، مصداق عینی نسلکشی هزارهها است.
آقای شایان گفت که دولت باید حمایت ویژه از هزارهها و منطقه غرب کابل به عنوان قوم در معرض خطر انجام شود و دولت به کشتار هدفمند هزارهها اذعان کند.
دکتر احمد حسینی حنیف، استاد دانشگاه در بامیان با تاکید بر وجود نسلزدایی هزارهها گفت که نسلکشی در راس هرم جرایم بینالمللی قرار دارد.
آقای حنیف افزود که علیرغم اینکه کنوانسیونهای بسیاری دربارهی نسل کشی به تصویب رسیده، جرم بودن و تعقیب قضایی آن از جملهی قواعد آمرهی بینالمللی است و فارغ از اینکه کشورها عضویت کنوانسیونهای مربوطه را دارند یا ندارند، تطبیق میشوند.
به باور آقای حنیف، مطابق تفسیر محکمهی یوگوسلاوی از جنوساید، هدف گرفتن نخبگان، روشنفکران، رهبران و آیندهسازان یک قوم، از جملهی مصادیق بارز نسلکشی است.
آقای حنیف تاکید کرد که دولت باید تصویب، تدوین و اجرای قوانین و طرحهایی را به منظور ممانعت از تکرار چنین وقایعی، روی دست بگیرد، در سطح ملی و بینالمللی جبران خسارت بپردازد و عاملین جنایت را مجازات کند.
دکتر حنیف معتقد است که با توجه به تکرار وقایعی از این دست، باید خواستار ساختار جدید و قواعد و مقررات جدیدی حقوقی شویم که هزارهها را به عنوان اقلیتی که در معرض خطر قرار دارند، از تهدیدهای موجود محافظت کند.
آقای حنیف افزود که مطابق پروتکل 1977 مسئولیت دولتها در خصوص نسل کشی، اگر مقامات امنیتی مسئول، از قصد ارتکاب جرمی همچون نسلکشی آگاه باشند، یا بر اساس شواهد وقوع چنین جرمی قابل پیشبینی باشد، اما تمام امکانات خود را برای جلوگیری از رخداد آن به کار نبندند، هم مسئولیت انتظامی دارند و هم مسئولیت جزایی.
آقای حنیف پیشنهاد میکند که در ارتباط با نسلکشی هزارهها، دولت افغانستان باید کمیسیون ملی با عضویت اعضای خارجی تشکیل بدهد. در این کمیسیون، شمار جرایم از گذشته تا اکنون بررسی و میزان خسارات آن برآورد شود، طرحی برای جلوگیری از این چرخهی کشتار باید تدوین گشته و به اجرا گذاشته شود و دولت باید هزارهها را در قدرت اجرایی، امنیتی و نظامی سهیم سازد.
آقای حنیف به این نظر است که برای اینکه بتوانیم از قوانین بینالمللی استفاده کنیم، نیاز به موج سیاسی است که منجر به ایجاد فشار در سطح بینالمللی شود.
چرا هزارهها با چنین وضعیتی روبرو اند؟
پوهندوی رضا ابراهیم، استاد در دانشگاه بامیان، به این باور است که «حضور پر رنگ هزارهها در عرصههای علمی، فرهنگی و مدنی، در دوران اخیر، برای جامعهای که عادت به دیدن هزارهها به عنوان شهروندانی مدعی، نداشتهاند، حساسیتزا بوده است.»
به باور این استاد دانشگاه بامیان، هزارهها دچار بحران هویت هستند. «هزارهها هم مولفههای قومی برای تشخّص هویت خود دارند و هم مذهبی. زمانی گرایشهای مغولی دانستن تبار هزارهها رونق داشت. زمان دیگر، نوعی پانترکیسم ترویج شد و گروهی دیگر، از آریایی بودن هزارهها دم زدند. این جدال هنوز هم دامنگیر هزارهها است و آنها در جامعهی تبارمحور افغانستان، نتوانستهاند جایگاه خود را مشخص سازند.»
به نظر آقای ابراهیم، « عبدالرحمن پادشاه سابق، کشتار خود علیه هزارهها را با توسل به مذهب این قوم توجیه کرد، در حالی که هزارهها تنها شیعیان افغانستان نبودند. امروز هم هزارهها بیش از هر کتلهی قومی دیگری، بهای تعلقات مذهبی خود را میپردازند و اگر بنا باشد در افغانستان کسی به خاطر مذهب مورد تهدید و هجمه قرار بگیرد، هزارهها آسانترین اهداف هستند.»
دلیل دیگر برای وضعیت کنونی هزارهها، بحران در رهبری است که به باور رضا ابراهیم، هزارهها با تجربهی قدرت بیگانه بودند، به همین دلیل، بلوغ سیاسی، حتی در رهبران آنها اندک است. رهبران هزارهها نتوانستند یک خط روشن استراتژیک را برای این مردم در تعاملات سیاسی ترسیم کنند.
به باور رضا ابراهیم، روابط محدود هزارهها باعث شده است که علیرغم روشن بودن ابعاد حقوقی نسلکشی آنان، در سطح جهانی واکنش لازم را نداشته باشد و اقدام عملی در این راستا صورت نگیرد.
چه راه حلهای برای عبور از این وضعیت وجود دارد؟
رضا ابراهیم استاد در دانشگاه بامیان به این باور است که «نگاه استراتژیک و حرکت تشکیلاتی» میتواند یکی از راه حلها باشد.
راه حل دوم برای هزارهها از نظر آقای ابراهیم این است که «هویت خود را باز تعریف کنیم. باید معین کنیم که وجه بارز و ممیزهی هویتی ما چیست؟ بر اساس سنجشی که از وضعیت داریم، بایستی هزینهها و دستآوردها را حساب کنیم و به بازتعریف مولفههای هویتی خود بپردازیم.»
عبور از نگاه سنتی به رهبری و سیاست، پیشنهاد دیگر آقای ابراهیم است. «بایستی بتوانیم که درک خود از سیاست منطقه و جهان را به روز کنیم و کسانی را در راس تصمیمات سیاسی قرار دهیم که قدرت فهم تغییراتی که در معادلات منطقهای و جهانی رخ داده را داشته باشند.»
آقای ابراهیم میگوید که جهان، دنیای منافع سیاسی است. بر همین اساس باید هزارهها باید بتوانند با کشورهای تاثیرگذار، پیوندهای سازنده برقرار کنند. «صرف مظلومنمایی و شعار دادن در مورد حقوق بشر کفایت نمیکند.»
عصرگفتگو، عنوانی نشستهای سلسلهیی است که دفتر بامیانِ بنیاد اندیشه سال گذشته آغاز کرد. در سال نو شبکه رادیو نسیم نیز همکاری را با این برنامه آغاز کرده است.